شهید علی ماهانی از نیروهای مخابرات جبهه بود که در عملیات والفجر سه با
از جان گذشتگی وارد میدان مین شد تا بچه ها بتوانند از آن معبر عبور کنند.
در لحظات آخر پایش روی مین می رود و متلاشی می شود.اما همچنان با مقاومت
و ایثار به قلب دشمن هجوم می برد.امدادگران در آخرین ساعات عملیات، در حالیکه
از هر طرف در محاصره ی دشمن قرار داشتند، او را روی برانکارد می گذارند تا
به عقب ببرند .در بین راه برادر ماهانی جوانی بسیجی را می بیند که به
شدت زخمی شده و روده هایش را در دست گرفته و ناله میکند.
امدادگران می گفتند:جوان بسیجی التماس می کرد که او را به عقب ببریم ،
اما ما یک برانکارد بیشترنداشتیم .
می خواستیم حرکت کنیم که برادر ماهانی گفت:مرا پایین بگذارید .فکر کردیم
هذیان می گوید؛اهمیت ندادیم ؛ اما او فریاد کشید : مرا به زمین بگذارید و
ناگهان خودش را از روی برانکارد پایین انداخت .چاره ای نداشتیم ، اگر معطل
می کردیم ممکن بود درتاریکی منطقه گم و اسیر شویم.جوان بسیجی را روی
برانکارد گذاشتیم ..دیدیم لبخند رضایت روی لب های او نشست.
ساعتی بعد ،همان منطقه زیر آتش توپ و خمپاره ی دشمن قرار گرفت.........
" شادی روح شهدای یگان ویژه ی صابرین صلوات....التماس دعا..
