پيام
+
*شهيد علي بريهي از شهداي يگان ويژه ي صابرين*...اين شهيد اخلاق خاص و دوستداشتني اي داشتند . بسيار شوخ و پر جنب جوش بودند،يکي از همرزمان اين شهيد که بهدار بود و خودشان نيز در اين علميات به شدت مجروح شدند، قبل از علميات کلاسي رو گذاشتند جهت توجيه امداد و اينکه اگرکسي زخمي شد بداند چگونه جلوي خونريزي خود را بگيرد تا ديگر برادران او را به عقب برگردانند.

شهريار کوچه ها
92/6/26
هانا آويني
شهيد بريهي سر کلاس حاضر نشد و آخر کار موقع تقسيم باند و لوازم امداد اوليه سر رسيد. دوست و هم رزم شهيد به آقا عبد الزهرا گفت : سرکلاس نميايي ،ميري بالا رب گوجه ميشي، نميدوني بايد چيکارکني. شهيد خنديد و بعد باند رو تحويل گرفت و به شوخي (که الان معلوم ميشه زيادم شوخي نبود) باند رو دستش گرفت و دستش رو روي پهلوي راست خودش گذاشت و گفت : يعني اگر اينجا تيرخورد اينجوري بگذارم ؟ بعد قه قه خنديد و رفت ...
هانا آويني
شب عمليات موقعي که درگير شديم ؛من سعي داشتم به کمک بچه ها بيام، بالاي سر هرکسي اومدم تلاش کردم کمکش کنم .بعضي شهيد شده بودند بعضي مجددا زنده شدند مثل شهيد موسوي و باز شهيد شدند و خيلي ها هم زنده ماندند ...
وقتي رسيدم بالاي سر عبد الزهرا ديدم پهلوي راستش داره به شدت خون مياد ؛ با باند دستم رو گذاشتم روي زخم ديدم دستم توي بدنش فرو رفت ياد شوخي شهيد افتادم و همونجا خيلي گريه کردم ....
2-فرهنگي
اين بزرگوار كجا ودر چه عملياتي شهيدشدند؟
هانا آويني
سلام بله شهيد بريهي خيلي شاد و شوخ بودند ،ايشون در 13شهريورماه سال 1390 درعمليات درگيري با گروهک تروريستي پژاک در شمالغرب کشور(سردشت) به مقام رفيع شهادت نائل شدند.
هانا آويني
ايشون متولد 1364بودند و جزو نيروهاي مهمترين و خاص ترين يگان سپاه (يگان ويژه ي صابرين) بودند...ان شاءالله برسيم همه ي ما به رضايت شهدا:-)التماس دعا
هانا آويني
*اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم*