سفارش تبلیغ
صبا ویژن
درباره
منوی اصلی
جستجو
مطالب پیشین
آرشیو مطالب
تدبیر در قرآن
آیه قرآن
لینک دوستان
پیوندهای روزانه
امکانات دیگر
آمار و اطلاعات

بازدید امروز : 12
بازدید دیروز : 13
کل بازدید : 372429
تعداد کل یاد داشت ها : 186
آخرین بازدید : 103/2/1    ساعت : 9:7 ص

السلام علیک یا علی بن موسی الرضا

اوایل سال 72بود و گرمای فکه ...در منطقه ی عملیاتی والفجرمقدماتی ،بین کانال اول

 و دوم مشغول کار بودیم .چند روزی می شد که شهید پیدا نکرده بودیم .هر روز صبح

 زیارت عاشورا می خواندیم و کار راشروع می کردیم .

گره مشکل را،در کار خود می جستیم.مطمئن بودیم که در توسل هایمان اشکالی

 وجود دارد....آن روز صبح ،کسی که زیارت عاشورا می خواند

                          توسلی پیدا کرده بود به امام رضا "علیه السلام".

شروع کرد به ذکر مصائب امام هشتم و کرامات او.می خواند و همه زار زار گریه می کردیم .

در این میان مداحی ،از امام رضا طلب کرد که دست ما را خالی برنگرداند....

ما که در این دنیا همه ی خواسته و خواهشمان؛فقط بازگرداندن این شهدا به

 آغوش خانواده هایشان است و.....

هنگام غروب بود و دم تعطیل کردن کار و برگشتن به مقر.دیگر داشتیم ناامید می شدیم .

خورشید می رفت تا پشت تپه ماهورهای روبرو پنهان شود.آخرین بیل ها که

 در زمین فرو رفت ،تکه ای لباس توجهمان را جلب کرد.همه سراسیمه خود را به آنجا

 رساندند،با احترام و قداست شهید را از خاک در آوردیم.

روزی ای بود که نصیبمان شده بود.شهیدی؛ آرام خفته به خاک .یکی از جیب های

 پیراهن نظامی اش را که باز کردیم تا کارت شناسائی و مدارکش را خارج کنیم،

در کمال حیرت و ناباوری دیدیم که یک آئینه ی کوچک،که پشت آن تصویری

نقاشی از تمثال امام رضا"علیه السلام"نقش بسته ،به چشم می خورد.از آن

آئینه هائی که در مشهد،اطراف ضریح مطهر می فروشند.گریه مان در آمد.همه اشک

 می ریختند.جالب تر و سوزناک تر از همه ،زمانی بود که از روی کارت شناسائی اش

 فهمیدیم نامش "سید رضا"است .شور و حال عجیبی بر بچه ها حکمفرما شد.

ذکر صلوات و جاری شدن اشک؛ کمترین چیز بود....

شهید را که به شهرستان ورامین بردند،بچه ها رفتند پهلوی مادرش تا سرّ ِ

این مسئله را دریابند.مادر بدون اینکه اطلاعی از این امر داشته باشد ،گفت :

"پسر من علاقه و ارادت خاصی به حضرت امام رضا "علیه السلام" داشت...."

شادی روح شهدا...شهید سید حمید و شهدای صابرین صلوات .....

                                                التماس دعا .....

                                                    منبع:کتاب تفحص آقای حمید داوود آبادی             

پی نوشت:

ببخشید؛منابع پست ها رو گذاشتم ...

این روزهای عزاداری جای همه ی شهدا و امام "رحمة الله "در بین ما خالی بود.....

دعا در حق غم های دل فرزند حضرت زهرا وتعجیل در فرج ایشان فراموش نشه ....

                                                                               







مطلب بعدی : پست ثابت       




+ باسلام و عرض تسلیت ایام شهادت اباعبدالله الحسین علیه السلام و یاران باوفایشان ...تغییر نام کاربری بنده از "مدیونم به شهدا"به "اندیشه ی شهدا"...یاعلی ..التماس دعا



+ "مرگ گردنگیر فرزندان آدم است؛ همچون گردنبند بر گردن دختر جوان." این سخنانی بود از امام حسین علیه السلام که "جهاد عماد مغنیه" آن ها را در سالگرد شهادت پدرش حاج عماد مغنیه بیان کرد.



+ * ای شهیـــد * بی قرار توام و در دل تنگم گله هاست .. آه ، بیتاب شدن عادت کم حوصله هاست .. مثل عکس رخ مهتاب که افتاده در آب دردلم هستی و بین من و تو فاصله هاست ... آسمان با قفس تنگ چه فرقی دارد بال؛ وقتی قفس پرزدن چلچله هاست... بی تو هر لحظه مرا بیم فروریختن است مثل شهری که به روی گسل زلزله هاست ... باز می پُرسمت از مسئله ی دوری و عشق و سکوت تو جواب همه ی مسئله هاست....



+ آقا سید راه گم کرده ام ؛ مرا یارا و توانی نیست برای بال گشودن تا افقی بی نهایت ، رو به سوی معبود مهربان ... ای بزرگ شده دستانم نیازمند ترحمی از جنس نور تو شده ... به زلالی ات سوگند؛ شستشو ده ناخالصی هایم را ... مرا صعود ده به بینهایت ها... آقا سید دعامون کن ... سالروز شهادتت مبارک ... *شهید سیدمحمود موسوی متولد1360از شهدای یگان صابرین* *اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم*



+ محمد جان ... آسمان میخواهــــــــــــم .. چندیست نامهربانانه کدر شده ام ... مرا به ابدیت رهنمون شو ای بزرگ شده ... * بگذار اوج بگیرم...* سالروز شهادتت مبارک .. *شهید محمد منتظرقائم(ایمان غلام نژاد) متولد1363از شهدای یگان صابرین...تاریخ شهادت1390/06/13* التماس دعا



+ پــرواز ،بدون بال و پر میخواهـــم ... یک گوشه ی چشم ، یک نظر می خواهــم... ایکـــاش بـــــرای تو بمیـــــــرم بی بی "سلام الله علیها" * من یکـــ بدن بدون سر میخواهــــــــم ....*



+ جوانی طعنه زد بر سرفه هایش... " برادر،ترک کن سیگار خود را ". او با خود زیر لب،آرام می گفت: " توتون باگاز خردل فرق دارد." *سلامتی جانبازان شیمیائی صلوات* *اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم*



+ *فاصله ها را بردار ...* یارای ماندنم نیست ... *دلم معجزه میخواهد ای شهید...* یاری ام ده ... شهادتت مبارک ... من را نیز دعاکن ای آسمانی افلاکی ... *شهید صمد امیدپور،متولد 1364از شهدای یگان صابرین،تاریخ شهادت1390/06/13)*



+ *زمینگیر شده ام ای شهیــــــــد ...* دستی بیاور به سویم نیز و ما را از این فساد و تباهی نجاتی ده ... *شهید علی بریهی متولد 1364 روستای میثم تمار ،از شهدای یگان صابرین*



+ *می شود کمی هم مرا دعاکنی ای شهید ....* آسمانی شدنت مبارک محمد جان ( 13 شهریورماه سالروز شهادت شهدای یگان صابرین گرامیباد). *شهید محمد محرابی پناه متولد 1364*