سفارش تبلیغ
صبا ویژن
درباره
منوی اصلی
جستجو
مطالب پیشین
آرشیو مطالب
تدبیر در قرآن
آیه قرآن
لینک دوستان
پیوندهای روزانه
امکانات دیگر
آمار و اطلاعات

بازدید امروز : 64
بازدید دیروز : 49
کل بازدید : 372654
تعداد کل یاد داشت ها : 186
آخرین بازدید : 103/2/7    ساعت : 11:41 ع

اللهم ارزقنی توفیق الشهادة فی سبیلک

هر وقت اسلحه ی ژ3 را روی دوشش می انداخت،نوک اسلحه روی زمین سائیده می شد.

بهنام محمدی نوجوان سیزده ساله ای است که در تمام روزهای مقاومت از 31شهریور تا 28

مهر 59در خرمشهر ماندو به قول تمام بچه های خرمشهر ،باعث دلگرمی رزمنده ها بود.

اینکه نوجوانی در آن سن و سال و با آن قد و قواره ی کوچک ،در شهری که بیشتر از اینکه

بوی زندگی بدهد ،بوی مرگ و خون می دهد،مانده ؛شاید امروز برای من و تو باورپذیر نباشد...

با خودم فکر می کنم چه می شود نوجوانی که تا قبل از 31شهریور در کوچه با

هم سن و سال های خود زندگی می کرد و آماده ی شروع سال تحصیلی جدید می شد،

بعد از 2الی 3 هفته به مدافعی تبدیل می شد که بعد از رفتنش ،همه ی مدافعان

بی تابند و از همه بیشترسید صالح موسوی..

سید صالح را صالی صدا می کرد.سید صالح می گفت: شب ها که روی پشت بام

می خوابیدیم،از من در مورد شهادت و بهشت می پرسید .

باز فکر می کنم  مگر نوجوان سیزده ساله از مرگ و شهادت چه تصویری دارد ؟؟!!!!

و باز می گفت:که هر بار او را به بهانه ای از خرمشهر بیرون می بردیم تا سالم بماند، باز

 غافل که می شدیم،می دیدیم به خرمشهر برگشته و در مسجد جامع مشغول کمک است....

"شادی روح شهیدان..

       شهید سیدحمیدمیرافضلی..

                            شهدای یگان ویژه ی صابرین

                                                                         صلوات"

            التماس دعا ....







مطلب بعدی : پست ثابت       




+ باسلام و عرض تسلیت ایام شهادت اباعبدالله الحسین علیه السلام و یاران باوفایشان ...تغییر نام کاربری بنده از "مدیونم به شهدا"به "اندیشه ی شهدا"...یاعلی ..التماس دعا



+ "مرگ گردنگیر فرزندان آدم است؛ همچون گردنبند بر گردن دختر جوان." این سخنانی بود از امام حسین علیه السلام که "جهاد عماد مغنیه" آن ها را در سالگرد شهادت پدرش حاج عماد مغنیه بیان کرد.



+ * ای شهیـــد * بی قرار توام و در دل تنگم گله هاست .. آه ، بیتاب شدن عادت کم حوصله هاست .. مثل عکس رخ مهتاب که افتاده در آب دردلم هستی و بین من و تو فاصله هاست ... آسمان با قفس تنگ چه فرقی دارد بال؛ وقتی قفس پرزدن چلچله هاست... بی تو هر لحظه مرا بیم فروریختن است مثل شهری که به روی گسل زلزله هاست ... باز می پُرسمت از مسئله ی دوری و عشق و سکوت تو جواب همه ی مسئله هاست....



+ آقا سید راه گم کرده ام ؛ مرا یارا و توانی نیست برای بال گشودن تا افقی بی نهایت ، رو به سوی معبود مهربان ... ای بزرگ شده دستانم نیازمند ترحمی از جنس نور تو شده ... به زلالی ات سوگند؛ شستشو ده ناخالصی هایم را ... مرا صعود ده به بینهایت ها... آقا سید دعامون کن ... سالروز شهادتت مبارک ... *شهید سیدمحمود موسوی متولد1360از شهدای یگان صابرین* *اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم*



+ محمد جان ... آسمان میخواهــــــــــــم .. چندیست نامهربانانه کدر شده ام ... مرا به ابدیت رهنمون شو ای بزرگ شده ... * بگذار اوج بگیرم...* سالروز شهادتت مبارک .. *شهید محمد منتظرقائم(ایمان غلام نژاد) متولد1363از شهدای یگان صابرین...تاریخ شهادت1390/06/13* التماس دعا



+ پــرواز ،بدون بال و پر میخواهـــم ... یک گوشه ی چشم ، یک نظر می خواهــم... ایکـــاش بـــــرای تو بمیـــــــرم بی بی "سلام الله علیها" * من یکـــ بدن بدون سر میخواهــــــــم ....*



+ جوانی طعنه زد بر سرفه هایش... " برادر،ترک کن سیگار خود را ". او با خود زیر لب،آرام می گفت: " توتون باگاز خردل فرق دارد." *سلامتی جانبازان شیمیائی صلوات* *اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم*



+ *فاصله ها را بردار ...* یارای ماندنم نیست ... *دلم معجزه میخواهد ای شهید...* یاری ام ده ... شهادتت مبارک ... من را نیز دعاکن ای آسمانی افلاکی ... *شهید صمد امیدپور،متولد 1364از شهدای یگان صابرین،تاریخ شهادت1390/06/13)*



+ *زمینگیر شده ام ای شهیــــــــد ...* دستی بیاور به سویم نیز و ما را از این فساد و تباهی نجاتی ده ... *شهید علی بریهی متولد 1364 روستای میثم تمار ،از شهدای یگان صابرین*



+ *می شود کمی هم مرا دعاکنی ای شهید ....* آسمانی شدنت مبارک محمد جان ( 13 شهریورماه سالروز شهادت شهدای یگان صابرین گرامیباد). *شهید محمد محرابی پناه متولد 1364*