شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

ساعت ویکتوریا
+ محمد همه عمرش چشم انتظار شهادت مانده بود. از همان مقطع راهنمايي که عضو بسيج شده بود و در دوره دبيرستان هم که عضو فعال بسيج و شوراي بسيج مسجد جامع نکا شده بود و فعاليت مستمر شبانه‌روزي داشت و بعدها هم که در تأسيس انصار حزب‌الله و... آخرين سنگرش هم که سپاه بود؛ همان جايي که عمري آرزوي بودن در آنجا را در دل داشت...
وقتي براي عمليات درگيري با پژاک اعزام شد، مأموريتش که تمام شد فرمانده‌اش گفت که مي‌توني بري مرخصي و بعد دوباره بيايي. قرار بود برگردد مازندران ولي برنگشت! فرمانده دليل ماندنش را پرسيد. محمد گفت مي‌خوام در عمليات شرکت کنم. فرمانده نپذيرفت و گفت شما خسته‌ايد، برگرديد. محمد قبول نکرد برگردد. فرمانده گفت معلوم نيست ما برگرديم. محمد با قاطعيت گفت اشکال نداره! من سفارشهاي لازم رو به خانواده‌ام کرده‌ام..
همين اشتياق او به شهادت باعث شد که سيزدهم شهريور 1390 ساعت چهار صبح، بشود عاشورايش... افتادند به کمين در منطقه سردشت استان آذربايجان غربي... و به‌دست گروه منافقين يا پژاک به فيض عظيم شهادت نائل آمدند... همرزمانش مي‌گفتند دم‌دم‌هاي شهادتش فقط ذکر يا زهرا يا زهرا بر لب داشت...
ذکر صلواتي هديه به روح ملکوتي شهيد*اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم*
اللهم صل علي محمد و آل محـــمد و عـــجل فــــــــــــرجهم
سعيد-114
اللهم صل علي محمد و آل محـــمد و عـــجل فــــــــــــرجهم
يا زهرا(س) مي روم تا انتقام سيلي زهرا بگيرم - همه بچه هاي يگان صابرين
گمنام
اللهم صل علي محمد و آل محـــمد و عـــجل فــــــــــــرجهم
اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم
اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم و لعن الله علي قوم الظالمين
چراغ جادو
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله ارديبهشت ماه
vertical_align_top