ستایش خداوندی را سزاست
که لباس عزت و بزرگی پوشید و آن دو را برای خود انتخاب و از دیگر پدیده ها باز داشت .
آن دو را مرز میان خود و دیگران قرار داد و آن دو را برای بزرگی و عظمت خویش برگزید و
لعنت کرد آن کس را که در آرزوی عزت و بزرگی با خدا به ستیزه برخیزد. از این رو
فرشتگان مقرب خود را آزمود و فروتنان را از گردنکشان جدا فرمود.
با آنکه از آنچه در دلهاست و از اسرارنهان آگاه است،به فرشتگان فرمود من بشری را از
گل و خاک می آفرینم ،آنگاه که آفرینش او به اتمام رسید و روح در او دمیدم برای
او سجده کنید ،فرشتگاه همه سجده کردند مگر ابلیس که حسادت او را فرا گرفت.
شیطان بر آدم به جهت خلقت او از خاک،فخر فروخت و با تکیه به اصل خود که از
آتش است دچار تعصب و غرور شد.....آیا نمی نگرید که خدا به خاطر خودبزرگ بینی
او را کوچک ساخت؟و به جهت بلندپروازی او را پست و خوار گردانید،پس او را در دنیا
طردشده قرار داد و آتش جهنم را در قیامت برای او مهیا فرمود؟
خداوند اگر اراده می کرد،آدم را از نوری که چشم ها را خیره کند و زیبائی اش
عقل ها را مبهوت سازد و عطر و پاکیزگی اش حس بویائی را تسخیر کند می آفرید،
که اگر چنین می کرد گردن ها در برابر آدم فروتنی می کردند و آزمایش فرشتگان
برای سجده ی آدم آسان بود،اما خداوند مخلوقات خود را با اموری که از آن آگاهی ندارند
آزمایش می کند تا بد و خوب تمیز داده شود و تکبر و خود پسندی را از آنها بزداید
و خود بزرگ بینی را از آنان دور کند.پس ،از آنچه خداوند نسبت به ابلیس انجام داد
عبرت گیرید،زیرا اعمال فراوان و کوشش های مداوم او را تکبر از بین برد.او
شش هزار سال عبادت کرد ...اما با ساعتی تکبر همه را نابود کرد .
چگونه ممکن است پس از ابلیس فرد دیگری همان اشتباه را تکرار کند و سالم بماند؟
ترجمه ی خطبه ی 192