چند دقیقه ی بعد تممام گردان آماده ی حرکت بود.با بدرقه ی گرم بچه ها راه افتادیم.
حقا که انقلابی شده بود بینمان.ذکر ائمه "علیها السلام" از لب هامان جدا نمی شد.
آن شب تنها گردانی که رسید پای کار ،گردان ما بود ؛ سیصد چهارصد تا نیروی بسیجی ،
دقیقا پشت سر هم آرام و بی صدا ،قدم بر می داشتیم به سوی دشمن.،توی همان
دشت صاف و وسیع.سی،چهل متر مانده بود برسیم به موانع،یکهو دشمن منوّر زد،
آن هم درست بالای سر ما !!
تاریکی دشت به هم ریخت و آن ها انگار نوک ستون را دیدند .یک دفعه سر و صداشان
بلند شد.پشت بندش صدای شلیک پی در پی گلوله ها ،آرامش و سکوت منطقه را زد
به هم.صحنه ی نابرابری درست شد ،آن ها توی یک دژ محکم پشت موانع و پشت
خاکریز بودند،ما توی یک دشت صاف...
همه خیز رفته بودیم روی زمین.طوری که بچه ها خیلی زود توی خاک فرو رفتند
دشمن با تمام وجودش آتش می ریخت .آرپی جی یازده،گلوله ی تانک ، دولول، چهار لول و
هر اسلحه ای که داشت کار انداخته بود.
عوضش عبدالحسین ددستور داده بود که ما حتی یک گلوله هم شلیک نکنیم.اوضاع را درست
و دقیق سنجیده بود.در این صورت هیچ بعید نبود که دشمن ما را با یک گروه چند نفره
شناسائی اشتباه بگیردو فکر کند که کلک همه را کنده است .
اتفاقا همین طور هم شد.حدود یک ربع تا بیست دقیقه ریختن آتش شدید بود.حجمش کم شد ،
و رفته رفته قطع شد.خودم هم که زنده مانده بودم باورم نمی شد ،دشمن اگر بوی عملیات
به مشامشمی رسید،به این راحتی ها دست بردار نبود.یقین کرده بودند که ما یک گروه
شناسائی هستیم .به فکرشان هم نمی رسید که سیصد،چهارصد تا نیرو تا نزدیکشان
نفوذ کرده باشند.من درست کنار عبدالحسین دراز کشیده بودم .گفت :یک خبر از گردان
بگیر ببین وضعیت چطوره؟
سینه خیز رفتم تا آخر ستون .سیزده ،چهارده تاشهید داده بودیم.با آن حجم آتش که
دشمن داشتو با توجه به موقعیت ما این تعداد شهید خودش یک معجزه به حساب می آمد.
بعضی ها بدجوری زخمی شده بودند.همه هم باخودشان کلنجار می رفتند که صدای ناله شان
بلند نشود.حتی یکی دستش را گذاشته بود لای دندانهاش و فشار می داد که صداش در نیاید.
سریع چفیه اش را از دور گردنش باز کردم.دستش را به هر زحمتی که بود،از لای دندانهاش
کشیدم بیرون و چفیه را کردم توی دهانش ....
به یاری خداوند ادامه دارد
**ذکر صلواتی هدیه به روح شهیدان یگان ویژه ی صابرین و شهید سید حمید میرافضلی**
پی نوشت:
امام زمان(ع)می فرمایند:در دختر رسول خدا فاطمه (س) برای من سرمشق و الگویی نیکو است
روز زن بر مادر عزیزم و همه ی مادران گرامی میهنمان (به ویژه مادران گرانقدر شهدا ) خجسته و مبارک باد
عیدتون مبارک ...
یاصاحب الزمان "عجل الله تعالی فرجه الشریف" در سالروز ولادت مادر عزیزتون، صمیمانه ترین تبریک ما رو هم پذیراباشید :-)
" التماس دعا "