شاید تو مثل هزاران نفر دیگری باشی که کفشهایت را از پایت در می آوری
و روی خاک شوره زار و شورآفرین طلاییه قدم می گذاری ....
روبرویت معبر و محور بچه های گردان یامهدی "عجل الله تعالی فرجه الشریف"
است که در عملیات خیبر،خاک طلاییه را با خون سرخ خویش معطر کردند....
به سه راهی شهادت می رسی...
نقطه ی اتصال زمین و آسمان...
دو مرحله، بچه ها به این سه راهی زده اند که هر بار با توجه به شرایط خاص
منطقه و آب گرفتگی وسیعی به نام هور که در حال خشک شدن بود
به موفقیت چندانی دست نیافته بودند.
شهید حسین خرازی در شب حمله،مرحله ی سوم،عملیات را با شب عاشورا
پیوند زد.
او آن شب گفت:امشب شب عاشوراست.نماینده ی امام از ما خواسته در طلاییه
وارد عمل شویم.
ما با تمام توانِ لشکر به دشمن خواهیم زد ،هر کس میتواند بماند و
هرکس نمی تواند آزاد است که برود ...
آن شب بچه ها عاشورایی جنگیدند...
شهید میثمی درباره ی آن گفت:
کسانی که آن شب در طلاییه بودند؛اگر در کربلا هم بودند می ماندند...
سه راهی شهادت می شود آسمانی ترین نقطه ی زمین و عروج از خاک تا عرش خدا....
در یک نبرد مردانه خط دشمن شکسته می شود ..............
و دشمن، ناجوانمردانه و با شقاوت تمام سلاح شیمیایی را به کار می گیرد و
صحنه ی عاشورا در طلاییه تکرار میشود.......
آنگاه که بچه ها ،زیرباران آتش از شکستن خط ناامید می شوند و دشمن
با هر سلاحی مقاومت شدیدی می کرد،حسین پشت بی سیم فریاد زد :
از آقا ابوالفضل مدد بگیر...
به یکباره فریاد یا ابوالفضل در خط پیچید و دشمن به زانو در آمد .............
"شادی روح ملکوتی و آسمانی شهدای صابرین صلوات"